پیوند دین و هنر

    سیّـد محمّـد شجـاعـی -معمار وآرشيتكت

 ********************

راستی این پیوند خجسته در کجا صورت می گیرد؟

 و اصولاً سازگاری این دودر کدام نقطه تلاقـی می نماید؟

 زیبائی این پدیده مرهون چه ویژگی است؟

 و بالاخره قوام و تداوم آن حاصل چه اندیشه ای است؟

بجاست اگر صحنه ملاقات این پیوند مقدّس را با چشم دل به تماشا بنشینیم.

 دین و هنر با لطافتی شیرین همدیگررا  در محفل جمیلی

که متعلّق به جمال مطلق است در بغل می گیرند.

 انَّ الله الجمیل و یحبُّ الجمال

سجده مظهر حقیقت کمال و واقعیّت جمال یاری است

که این پیوند هدیه به پیشگاه اوست.

دريک نظرواقع بینانه به شکوه وعظمت مساجد کهنی که خالصانه

 توسّط هنرمندان بی نام و ناشناس، به پیشگاه حضرت پروردگار وقف

و هدیه شده اند کافی است

 تا گرمی شوق مقدّس اساتید عهد رنساس را که با تمام وجود در تلاش

 برای تحقّق بهترین زیبائی که در قلب خود ازآن متصوّر بودند را در

کار این هنرمندان متدیّن نیز احساس کرد.

حقیقت آن است که معمار مسلمان هر زیبائی را که در عالم وجود،

 در خور عظمت و جلال خدا می یافت.

در وراء اندیشه پاک و با اعجاز هنری والای خویش

 سعی در ایجاد جایگاهی مناسب در ساختار مسجد می کرد.

اینجاست که مساجد ، گالری تمام نمای هنر اسلامی است و

دایرة المعارف پیوند دین و هنر،

 در آمیختن هنرهای مختلف دربنای مساجد خود گواه این ادّعاست، آنجا که:

معماری در توازن اجرا می کوشد.

نقّاشی به نقوش و الوان کاشیها توجّه کرده است.

خوشنویسي الواح و کتیبه ها را جلوه بخشیده است.

 صنایع دستی هم برای تکمیل و تزئین این مجموعه الهی پیدا آمده است.

شعر موعظه ها و نکته ها را عرضه داشته است.

و موسیقی هم برای آنکه از سایر هنرها باز نماند درصدای مؤذّن

و بانک قاری و واعظ مجال جلوه گری یافته است.

بدینگونه مظاهر گوناگون فرهنگ و هنر اسلامی در طی قرنهای

 دراز چنان در بنای مسجد مجال ظهور یافته اند که

امروز یک مورّخ دقیق و روشن بین می تواند

 تنها از مطالعه در مساجد تصویر روشنی از تمدّن اقوام مسلمان عالم

را پیش چشم خویش مجسّم می کند.

دین و هنر هر دو زائیده معرفتی است که دست آورد انسان خاکی است،

 آنگاه که چشمه های نور و هدایت را در وجود خود جاری می بیند.

چیست دین؟ برخواستن از روی خاک       تا که آگه گردد از خود جان پاک

هنر نیز آنگاه که با معرفت عجین شود جلوه شگفت انگیز و سازنده حیات بشر است.

علم و هنر زیباست اندر زندگانی            لیکن بدون معرفت فانی است فانی

با معرفت علم و هنردمسازی کن             در اوج هستی با دو پر پرواز می کن

نقطه تلاش دین و هنر بر فراز قله جاودان حقیقت است.

 آنجا که در جوار زیبائی و نور مطلق قرار می گیرد و

جهانی را از زشتی و ظلمات می رهاند

 و صاحب کرامتی بزرگ می گردد.

(ان من اعظم ما انعم الله علی عید ان اعانه لنفسه)

ذات جمیل حق تو را زیبا شناسی                       زیبا شناسی کن در اوج حق شناسی

هنرمند متدیّن جلوه زیبائی حقیقتی است که خود سرچشمه لایزال نور و جمال است.

 بی شک وصال به سرچشمه زیبائی از زیباترین صحنه های عالم وجود است.

زیبا هنرمند آنکه برعهدش وفا کرد       در راه حق جان و سرو تن را فدا کرد

زیبائی این پدیده را بایستی در اعماق خانه دل جستجو کرد.

 همچنانکه رموز پیوند خاطره انگیزش را در خانه خدا دیدیم.

آوازه جمالت از جان خود شنیدیم      چون باد و آب و آتش در عشق تو دریدیم

روح لطیف انسان خردمند و عارف است که استحقاق پیوستن به بیکران

هنرهای زیبا را دارا می شود

 و در این رهگذر حلقه های دنیا و آخرت او به ظرافت زلال طبعش متّصل می شود.

در سر هر دو حلقه هستی              به حقیقت به هم تو پیوستی

اندیشه پاک و معنوی هنرمندانی که غوطه ور در

معرفت حقّند و عمل صوری خویش را

 زائیده پرتوی ناچیزی از منبع بی منتهای فیض و رحمت الهی می دانند

 و عاشقانه امواج پر تلاطم اقیانوس زندگی

انسانها را در مینوردند تا گرهی از کار خلق بگشایند.

 را می توان ضامن بقاء قوام و تداوم آن است.

امّید آنکه با تمسّک مداوم به ریسمان وحی،

کتاب الله و سنّت پیامبر وائمّه هدی (ع)

 این راه طولانی و با ارزش را بدون مخاطرات شیطانی ونفسانی طی کرده

 و ضمن طیب رضایت خداوند همواره ارزشهای والای الهی را نصیب العین

خود در خدمت جوامع مختلف بشری نمائیم.

قطـع این مرحلـه بی همرهـی خضـر مکـن

ظلمـات است نتـرس از خطـر گمراهـی