طوفان

طوفان شده ای نسیم دریا بامن!

خود می شکنی تو بی مهابا ،یا من؟

گفتم که  ترا لحیم جانم سازم

دیدم که خدا  فاصله داری بامن!!

سنگ خارا

چون صخره ی سنگ سخت خارا سختی!

فرعون دل خیره ی جان را تختی!

هر زاویه از نگاه عمرم به تو بود

چیزی نشد عایدم به جز ، بد بختی!!

غبار دل

ای سردی ی خاطرت غبار دل من

صد ناقه زچشم عاشقت در گل من

آسوده بخواب گرچه دیوانه منم

این مشکل تو نیست بود مشکل من!!