موج عشق
موج عشق
اربعینی بگذشت از غزل وصلت یار
چهل صباح اشت اسیرم به خم ابروی یار
خرمن عشق من از سوز نگاهش بگرفت
شعله اش رقص کنان رفت به خلوتگه یار
حائل معرفت خویشتن از وی دیدم
موج عشق است که بر هم فکند حائل یار
کاش این زار پریشان زده را بالی بود
تا به یک اوج رسیدم به سراپرده یار
چه شود خسته هرآنکو چو من از خویش برست
خانه اش خانه دل، منزلتش منزل یار
از طبیب دل من نسخه نخواهید که او
باب دانشگه عشق است و کلید دل یار
سیّد این قهقهه عشق ترا خوش باشد
تا بود ساقی میخانه تو حضرت یار
+ نوشته شده در بیست و سوم مهر ۱۳۸۷ ساعت توسط سید محمد شجاعی - معمار وآرشیتکت
|
سید محمد شجاعی (سید پردیس)