فتح الابواب و گشایش پرده های معرفت
فتح الابواب و گشایش پرده های معرفت
در ذکر 300 مرتبه العفو نماز شب
*******************
1- خدایا مرا ببخش که :با گناهان خود از تو غافل شدم.
2- خدایا مرا ببخش که : بی شرمانه در حضورت معصیت کردم.
3- خدایا مرا ببخش که : با غفلت از لطف تو به نفسم ستم کردم.
4- خدایا مرا ببخش که : به فتنه انگیزی در بین مردم پرداختم.
5- خدایا مرا ببخش که : با خودخواهی به دیگران ظلم نمودم.
6- خدایا مرا ببخش که : در کسب مال حلال مضایقه کردم .
7- خدایا مرا ببخش که : به غیبت دیگران خشنود شدم.
8- خدایا مرا ببخش که : با خبرچینی موجب جدایی دیگران شدم.
9- خدایا مرا ببخش که : عبادات را از روی کسالت انجام دادم.
10- خدایا مرا ببخش که : از نعمتهای تو به دیگران حسد ورزیدم.
11- خدایا مرا ببخش که : در انتخاب دوستان صالح همّت نکردم.
12- خدایا مرا ببخش که : در نافرمانی تو تقصیراتم از حد گذشت.
13- خدایا مرا ببخش که : در اشتغال به دنیا به تو بی توجّه بودم.
14- خدایا مرا ببخش که : غافلانه گناهان را کوچک شمردم.
15- خدایا مرا ببخش که : نا بخردانه لطفتت را نادیده گرفتم.
16- خدایا مرا ببخش که : در مصائب روزگار صابر نبودم.
17- خدایا مرا ببخش که : در مصرف روزیت اسراف نمودم.
18- خدایا مرا ببخش که : در سرمستی دوران به بیت المال بی توجّه بودم.
19- خدایا مرا ببخش که : در حالیکه غرق در نعمت های تو بودم قدردان نبودم.
20- خدایا مرا ببخش که : در آیات و نشانه هایت تفکّر نکردم.
21- خدایا مرا ببخش که : تحصیل و علم آموزی نداشتم.
22- خدایا مرا ببخش که : در سلامت خود نکوشیدم.
23- خدایا مرا ببخش که : با سرگرم شدن به دنیا از آخرت غافل شدم.
24- خدایا مرا ببخش که : در ذکر تو کوتاهی کردم.
25- خدایا مرا ببخش که : از جوانی بهره نبردم.
26- خدایا مرا ببخش که : حضورت را نادیده گرفتم.
27- خدایا مرا ببخش که : به جای خنده گریه و به جای گریه خنده نمودم.
28- خدایا مرا ببخش که : مصرف کننده ای بیش بودم.
30- خدایا مرا ببخش که : منتظر احترام بودم.
31- خدایا مرا ببخش که : دلم خانه غیر تو بود.
32- خدایا مرا ببخش که : چشم خیانت داشتم.
33- خدایا مرا ببخش که : زبان هرزه داشتم.
34- خدایا مرا ببخش که : پای رونده به گناه داشتم.
35- خدایا مرا ببخش که : دست ظلم بر سر مظلوم بودم.
36- خدایا مرا ببخش که : غافل از شب و سحر بودم.
37- خدایا مرا ببخش که : عمرم را به سرگردانی گذراندم.
38- خدایا مرا ببخش که : عمرم به تجمّل گرایی گذشت.
39- خدایا مرا ببخش که :در معامله با مردم کم فروشی کردم.
40- خدایا مرا ببخش که :در انجام امر مردم رشوه و ربا گرفتم.
41- خدایا مرا ببخش که : در منبر و ماوا گفتم و عمل نکردم.
42- خدایا مرا ببخش که : در پنهان و آشکار عمل کردم و نگفتم.
43- خدایا مرا ببخش که : مغرورانه یتیمان را فراموش کردم.
44- خدایا مرا ببخش که : منافقانه در خلوت گناه کردم.
45- خدایا مرا ببخش که : محبّتم را از مردم دریغ کردم.
46- خدایا مرا ببخش که : علم و هنرم را دریغ کردم.
47- خدایا مرا ببخش که : قلبم محرم اسرار تو نشد.
48- خدایا مرا ببخش که : حقّ طلبکار را به موقع ندادم.
49- خدایا مرا ببخش که : در موضع قدرت مغرور شدم.
50- خدایا مرا ببخش که : در بخشش به دیگران حقیرشان کردم.
51- خدایا مرا ببخش که : دست رد به سائل زدم.
52- خدایا مرا ببخش که : به فقیران بی توجّه بودم.
53- خدایا مرا ببخش که : با قدرتمندان بساز و تسلیم بودم.
54- خدایا مرا ببخش که : در بیان حقایق قلمم خیانت کرد.
55- خدایا مرا ببخش که : در اعتماد دوست نگاهم خیانت کرد.
56- خدایا مرا ببخش که : با خودبینی و غرور قطع رحم نمودم.
57- خدایا مرا ببخش که : با سخنم موجب انحراف شدم.
58- خدایا مرا ببخش که : حضورم ظلم و ستم را تقویت کرد.
59- خدایا مرا ببخش که : اطاعت امرت را به تأخیر انداختم.
60- خدایا مرا ببخش که : به غیر تو امید بستم.
61- خدایا مرا ببخش که : در انجام اوامر تو نافرمانی کردم.
62- خدایا مرا ببخش که : آلت دست گناه کاران شدم.
63- خدایا مرا ببخش که : ناخواسته به دامان باطل افتادم.
64- خدایا مرا ببخش که : در قرائت قرآن کوتاهی کردم.
65- خدایا مرا ببخش که : اهل علم را کوچک شمردم.
66- خدایا مرا ببخش که : در کمک به ایتام کوتاهی کردم.
67- خدایا مرا ببخش که : در بخشش به نیازمند بخل کردم.
68- خدایا مرا ببخش که : در لطف به سایر مخلوقاتت کوتاهی کردم.
69- خدایا مرا ببخش که : در رشدو احیاء طبیعت و زندگی همّت نکردم.
70- خدایا مرا ببخش که : در جوانی و سلامتی، افکارم صرف غیر تو شد.
71- خدایا مرا ببخش که : تحصیلاتم برای کسب شهرت و مقام بود.
72- خدایا مرا ببخش که : به کسب علم دین نپرداختم.
73- خدایا مرا ببخش که : هنر سودمندی نیاموختم.
74- خدایا مرا ببخش که : در استفاده از نعمتها اسراف کردم.
75- خدایا مرا ببخش که : خود بزرگ بینی مرا غافل کرد.
76- خدایا مرا ببخش که : به تحت تکفّل خود ظلم کردم.
77- خدایا مرا ببخش که : نفسم را در باطل تقویت نمودم.
78- خدایا مرا ببخش که : بخششم همراه با منّت بود.
79- خدایا مرا ببخش که : سرمایه ام را در راه غیر تو خرج نمودم.
80- خدایا مرا ببخش که : بر میهمان خود به لطف نبودم.
81- خدایا مرا ببخش که : دانسته خلاف مقرّرات نمودم.
82- خدایا مرا ببخش که : در زیارت اهل قبور کوتاهی کردم.
83- خدایا مرا ببخش که : در وعده خود بدقولی کردم.
84- خدایا مرا ببخش که : در تعهّد خود کم کاری نمودم.
85- خدایا مرا ببخش که : در بهره مندی نعمت ها کوتاهی کردم.
86- خدایا مرا ببخش که : به نظافت بهداشت و لباس توجّه نکردم.
87- خدایا مرا ببخش که : اموال بیت المال را حفاظت نکردم.
89- خدایا مرا ببخش که : زخم زبانم موجب آزار و سلب آسایش از دیگران شد.
90- خدایا مرا ببخش که : به تحقیر دیگران کوشیدم.
91- خدایا مرا ببخش که : نادانسته قضاوت کردم.
92- خدایا مرا ببخش که : سرمایه عمومی را اسراف کردم.
93- خدایا مرا ببخش که : از تذکّر حق ترسیدم.
94- خدایا مرا ببخش که : در دنیا به دنبال مقام بودم.
95- خدایا مرا ببخش که : بار گناهانم را به دوش دیگران گذاشتم.
96- خدایا مرا ببخش که : قدر لطف دیگران را ندانستم.
97- خدایا مرا ببخش که : در همجواری وظیفه شناس نبودم.
98- خدایا مرا ببخش که : با همسایگان به لطف نبودم.
99- خدایا مرا ببخش که : در نگهداری حفظ مال دیگران دقّت نکردم.
100- خدایا مرا ببخش که : سایه دیوار خانه ام دیگران را از آفتاب محروم کرد.
101- خدایا مرا ببخش که : بوی غذای آشپزخانه ام همسایه ام را معذّب ساخت.
102- خدایا مرا ببخش که : آب مصرفی ام برای همسایه مشکل ایجاد کرد.
103- خدایا مرا ببخش که : به حقوق کسی که به من خدمتی کرد کم توجّه بودم.
104- خدایا مرا ببخش که : به نیازمند علم و آگاهی بی توجّه بودم.
105- خدایا مرا ببخش که : بازار اهل کفر را تقویت نمودم.
106- خدایا مرا ببخش که : در زیارت حج متوجّه نبودم.
107- خدایا مرا ببخش که : در مسافرت به همراهان کمک نکردم.
108- خدایا مرا ببخش که : زیارتم برای چشم خلق بود.
109- خدایا مرا ببخش که : در بیت المال تصرّف نمودم.
110- خدایا مرا ببخش که : در حقّ النّاس تصرّف نمودم.
111- خدایا مرا ببخش که : در نزول رحمت شاکر نبودم.
112- خدایا مرا ببخش که : در سلامتی ناسپاس بودم.
113- خدایا مرا ببخش که : در مریضی رضای تو را ندیدم.
114- خدایا مرا ببخش که : در شفای تو زبان شکر نداشتم.
115- خدایا مرا ببخش که : از محنت دیگران غمگین نشدم.
116- خدایا مرا ببخش که : به شادی دیگران رشک و حسد بردم.
117- خدایا مرا ببخش که : اوقات خود را به لهو و لعب گذراندم.
118- خدایا مرا ببخش که : با دیگران بداخلاقی نمودم.
119- خدایا مرا ببخش که : بوی دهان و بدنم دیگران را معذّب ساخت.
120- خدایا مرا ببخش که : بر مسافرین عنایت نداشتم.
121- خدایا مرا ببخش که : به مرزداران کمک نکردم.
122- خدایا مرا ببخش که : رجوع خلق را به خود غنیمت ندانستم.
123- خدایا مرا ببخش که : در مصرف نعمتها اندازه نگه نداشتم.
124- خدایا مرا ببخش که : به دستگیری نیازمندان نشتافتم.
125- خدایا مرا ببخش که : مهر غیر تو را از دل نراندم.
126- خدایا مرا ببخش که : به جفای دیگران تن دادم.
127- خدایا مرا ببخش که : قرآن در خانه ام مظلوم بود.
128- خدایا مرا ببخش که : در حقوق خانوادگی اعتدال نداشتم.
129- خدایا مرا ببخش که : از لطف به پدر و مادرم کوتاهی کردم.
140- خدایا مرا ببخش که : چشم خلق را بر رضای تو ترجیح دادم.
141- خدایا مرا ببخش که : در امر احیاء دین تو همّت نکردم.
142- خدایا مرا ببخش که : خدایا مرا ببخش که : ارادتمندان درگهت را تقویت نکردم.
143- خدایا مرا ببخش که : در اطعام گرسنگان شرکت نکردم.
144- خدایا مرا ببخش که : در پیوند قلوب مؤمنین کم توجّه بودم.
145- خدایا مرا ببخش که : در اصلاح امور جامعه فعّال نبودم.
146- خدایا مرا ببخش که : به ذکر نام تو نپرداختم.
147- خدایا مرا ببخش که : عمل من تضعیف دین تو بود.
148- خدایا مرا ببخش که : از تدبّر در روز و شب بهره نگرفتم.
149- خدایا مرا ببخش که : خانه ام را پناه بی پناهان نکردم.
150- خدایا مرا ببخش که : سفره ام را ارزانی گرسنگان نشد.
151- خدایا مرا ببخش که : بر بی کسان ترحّم نکردم.
152- خدایا مرا ببخش که : عبادتم ریاکارانه بود.
153- خدایا مرا ببخش که : در تربیت فرزندان کوتاهی کردم.
154- خدایا مرا ببخش که : از احترام به سادات غافل بودم.
155- خدایا مرا ببخش که : از مطالعه کتب حقّه بی نصیب بودم.
156- خدایا مرا ببخش که : به دوستان خود به لطف نبودم.
157- خدایا مرا ببخش که : به دشمنان تو به غیض نبودم.
158- خدایا مرا ببخش که : با پدر و مادر به تندی رفتار کردم.
159- خدایا مرا ببخش که : به خواهر و برادر بی توجّه بودم.
160- خدایا مرا ببخش که : از اعتراف به گناه خود سرباز زدم.
161- خدایا مرا ببخش که : در محضرت ادب را رعایت نکردم.
162- خدایا مرا ببخش که : بندگی مقبولی برایت نکردم.
163- خدایا مرا ببخش که : بندگان درگهت را کوچک شمردم.
164- خدایا مرا ببخش که : برای توبه اقدامی نکردم.
165- خدایا مرا ببخش که : توفیق شرکت در جهاد تو را نداشتم.
166- خدایا مرا ببخش که : در پرداخت حقوق شرعیه کوتاهی کردم.
167- خدایا مرا ببخش که : در برابر ظلمات سکوت کردم.
168- خدایا مرا ببخش که : روزی حلال تو را به حرام آلوده کردم.
169- خدایا مرا ببخش که : در عبادات خود خالص نبودم.
170- خدایا مرا ببخش که : برای چشم خلق و ریا عبادت کردم.
171- خدایا مرا ببخش که : چشم طمع به مال مردم داشتم.
172- خدایا مرا ببخش که : لذتّ های مادّی را بر معنویات ترجیح دادم.
173- خدایا مرا ببخش که : وقتم را صرف بیهودگی کردم.
174- خدایا مرا ببخش که : از مطالعه امور حقّه تو غافل شدم.
175- خدایا مرا ببخش که : آبروی مردم با اعمالم مورد تعرّض شد.
176- خدایا مرا ببخش که : قلمم به تحقیر دیگران رفت.
177- خدایا مرا ببخش که : زبانم به تمجید ستمگران باز شد.
178- خدایا مرا ببخش که : چشمانم محبّت را از بینوا دریغ کرد.
179- خدایا مرا ببخش که : دستانم بخشندگی اش را دریغ کرد.
180- خدایا مرا ببخش که : گوشهایم غیبت مردم شنید.
181- خدایا مرا ببخش که : با اعتبارم به حقّ دیگران تاختم.
182- خدایا مرا ببخش که : لباس فخر و مباهات پوشیدم.
183- خدایا مرا ببخش که : به تهمت بی گناه اقدام کردم.
184- خدایا مرا ببخش که : در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی کردم.
185- خدایا مرا ببخش که : با سکوتم حقّ دیگران ضایع شد.
186- خدایا مرا ببخش که : در تذکّر به دیگران جانب ادب نگاه نداشتم .
187- خدایا مرا ببخش که : اعمالم به تظاهر سپری شد.
189- خدایا مرا ببخش که : تحمّل مخالف خود را نکردم.
190- خدایا مرا ببخش که : در مقابل بیگانگان خودباخته شدم.
191- خدایا مرا ببخش که : به بهتر از خودم رشک ورزیدم.
192- خدایا مرا ببخش که : در مسیر بندگی تو شاکر نبودم.
193- خدایا مرا ببخش که : چشمم به گناه دنیا آلوده شد.
194- خدایا مرا ببخش که : از این که به تحصیل علم مفید اقدام نکردم.
195- خدایا مرا ببخش که : از محضر علما و دانشمندان بهره نبردم.
196- خدایا مرا ببخش که : از شکر نعمتهای تو غافل شدم.
197- خدایا مرا ببخش که : حضور قلبم در نمازها شیطانی بود.
198- خدایا مرا ببخش که : در شادی و تندرستی شاکر نبودم.
199- خدایا مرا ببخش که : در غم و گرفتاری کفران کردم.
200- خدایا مرا ببخش که : به اجتماعات در راه تو شرکت نکردم.
201- خدایا مرا ببخش که : در آداب معاشرت کوتاهی کردم.
202- خدایا مرا ببخش که : خیرات در راه تو را نادیده گرفتم.
203- خدایا مرا ببخش که : به کودکان و یتیمان توجّه نکردم.
204- خدایا مرا ببخش که : در راه ماندگان را در نیافتم.
205- خدایا مرا ببخش که : فقیران را از خانه ام راندم.
206- خدایا مرا ببخش که : در داد و ستد اجتماعی غش نمودم.
207- خدایا مرا ببخش که : رقیب خود را فریفتم.
208- خدایا مرا ببخش که : در شهادت صداقت نداشتم.
2.9- خدایا مرا ببخش که : قسم دروغ خوردم.
210- خدایا مرا ببخش که : منشأ ضرر برای غیر شدم.
211- خدایا مرا ببخش که : الگوی بدکاری و انحراف شدم.
212- خدایا مرا ببخش که : به بندگی تو افتخار نکردم.
213- خدایا مرا ببخش که : امروزم بدتر از دیروز بود.
214- خدایا مرا ببخش که : از اعتماد دیگران سوء استفاده کردم.
215- خدایا مرا ببخش که : از صحنه های روزگار متنبّه نشدم.
216- خدایا مرا ببخش که : به پیمان خود ارج ننهادم.
217- خدایا مرا ببخش که : برای دیگران مزاحمت ایجاد کردم.
218- خدایا مرا ببخش که : از این که به اهل علم توجّه نکردم.
219- خدایا مرا ببخش که : از این که زبانم را به ذکر تو مشغول نکردم.
220- خدایا مرا ببخش که : اخلاقم موجبات سلب آسایش دیگران شد.
221- خدایا مرا ببخش که : کینه و نفرت دشمنان تو در دلم نبود.
222- خدایا مرا ببخش که : رفتارم آلوده به عجب و نفاق بود.
223- خدایا مرا ببخش که : از غیبت دیگران فروگذار نشدم.
224- خدایا مرا ببخش که : در زمین تو به تکبّر راه رفتم.
225- خدایا مرا ببخش که : چشم مادرم را نگران گذاشتم.
226- خدایا مرا ببخش که : پدرم را به رفتار خود آزردم.
227- خدایا مرا ببخش که : در وصل رحم فامیل و اقوام کوتاهی کردم.
228- خدایا مرا ببخش که : اسرار دیگران را فاش کردم.
229- خدایا مرا ببخش که : به پیران و سالخوردگان بی توجّه بودم.
230- خدایا مرا ببخش که : در جائی که باید گذشت، نکردم.
231- خدایا مرا ببخش که : در تأمین مایحتاج ملاحظه همسایه را نکردم.
232- خدایا مرا ببخش که : رفتار دیگران را به تمسخر گرفتم.
233- خدایا مرا ببخش که : به حقوق دیگران تجاوز کردم.
234- خدایا مرا ببخش که : در کسب نیازمندیها مطیع هوای نفس شدم.
235- خدایا مرا ببخش که : در مصرف اموال عمومی مقیّد نبودم.
236- خدایا مرا ببخش که : رعایت حقوق همسری نکردم.
237- خدایا مرا ببخش که : به مسافرین و در راه ماندگان بی توجّه بودم.
238- خدایا مرا ببخش که : انعام الهی را ناسپاسی کردم.
239- خدایا مرا ببخش که : در شرکت با دیگران جانب عدالت نگه نداشتم.
240- خدایا مرا ببخش که : چشم طمع به ناموس دیگران داشتم.
241- خدایا مرا ببخش که : خود را از دیگران در حقوق مادّی مستحق تر دانستم.
242- خدایا مرا ببخش که : پرندگان و جانوران اهلی را به ستم راندم.
243- خدایا مرا ببخش که : با رعایت نکردن بهداشت به نفس خود ستم کردم.
244- خدایا مرا ببخش که : موجب ایجاد خسارت به دیگران شدم.
245- خدایا مرا ببخش که : در آشتی و وصل مؤمنان همّت نکردم.
246- خدایا مرا ببخش که : زندگی ام به خور و خواب دوران گذشت.
247- خدایا مرا ببخش که : در عبادات خود برایت شریک قرار دادم.
248- خدایا مرا ببخش که : دیده ام آلوده نگاه حرام شد.
249- خدایا مرا ببخش که : معده ام آلوده غذای حرام شد.
250- خدایا مرا ببخش که : عامل مصرف حرام برای دیگران شدم.
251- خدایا مرا ببخش که : در حفظ انعام و برکاتت کوتاهی کردم.
252- خدایا مرا ببخش که : در دفاع از مرزهای دین تو کاهل شدم.
253- خدایا مرا ببخش که : در گرفتاری ها دل به غیر تو بستم.
254- خدایا مرا ببخش که : بیت المال را به مصرف شخصی خود رساندم.
255- خدایا مرا ببخش که : از گفتن دروغ شرم نکردم.
256- خدایا مرا ببخش که : به بندگانت از سر خیانت افترا زدم.
257- خدایا مرا ببخش که : در مجالس عمومی به تکبّر حاضر شدم.
258- خدایا مرا ببخش که : با بی اعتنایی مؤمنان را حقیر شمردم.
259- خدایا مرا ببخش که : آیات و نشانه های الهی را کوچک شمردم.
260- خدایا مرا ببخش که : با غضبم به خود و دیگران ظلم کردم.
261- خدایا مرا ببخش که : با حرص دنیا مانع از توجّه به تو شدم.
262- خدایا مرا ببخش که : قلبم را از کدورت گناه تیره کردم.
263- خدایا مرا ببخش که : ماه میهمانی بر تو میهمان نشدم.
264- خدایا مرا ببخش که : روزه ام را آلوده غیر تو کردم.
265- خدایا مرا ببخش که : از ذکر شب و سحر غافل ماندم.
266- خدایا مرا ببخش که : در خوردن و آشامیدن ملاحظه غیر نکردم.
267- خدایا مرا ببخش که : در زندگی و کار دیگران دخالت بی جا کردم.
268- خدایا مرا ببخش که : وابسته خود را از خود رنجاندم.
269- خدایا مرا ببخش که : غریب و بی پناه را از خود راندم.
270- خدایا مرا ببخش که : در فهم و درک مقام تو کوتاهی کردم.
271- خدایا مرا ببخش که : از صفات جمال و جلال تو غافل شدم.
272- خدایا مرا ببخش که : تسبیح و ستایش من جاهلانه و حقیر بود.
273- خدایا مرا ببخش که : از تدبّر در آفاق و انفس بی بهره بودم.
274- خدایا مرا ببخش که : بنده ناآگاه و حقیر بودم.
275- خدایا مرا ببخش که : بنده ای در خور شأن تو نبودم.
276- خدایا مرا ببخش که : از این که عمری را به شک و تردید گذراندم.
277- خدایا مرا ببخش که : به ندای تو لبیک نگفتم.
278- خدایا مرا ببخش که : زبان شکر نعمات تو را نداشتم.
279- خدایا مرا ببخش که : در قضاوت طرف ظلم را گرفتم.
280- خدایا مرا ببخش که : چشم ضعیف و ناتوان را گریان ساختم.
281- خدایا مرا ببخش که : از رساندن روزی به نیازمندان دریغ کردم.
282- خدایا مرا ببخش که : در توزیع حق عدالت نکردم.
283- خدایا مرا ببخش که : به عیادت مریضان نرفتم.
284- خدایا مرا ببخش که : گرفتاری های دیگران عبرت من نشد.
285- خدایا مرا ببخش که : از بذل روزی تو به بندگانت دریغ کردم.
286- خدایا مرا ببخش که : عیب دیگران را پرده پوشی نکردم.
287- خدایا مرا ببخش که : تقدّس نمایی کردم.
288- خدایا مرا ببخش که : ادّعا کردم ولی محبّ واقعی تو نبودم.
289- خدایا مرا ببخش که : در کارهایم اخلاص نداشتم.
290- خدایا مرا ببخش که : از خوف تو نگریستم.
291- خدایا مرا ببخش که : با گناهانم از شهدا و انبیاء آبرو بردم.
292- خدایا مرا ببخش که : از روی جهل و نادانی مرتکب گناه شدم.
293- خدایا مرا ببخش که : دین دیگران را بر گردن نهادم.
294- خدایا مرا ببخش که : در حاجت خود به ناحق اسرار کردم.
295- خدایا مرا ببخش که : سوءظن به دیگران داشتم.
296- خدایا مرا ببخش که : به تو حسن ظن نداشتم.
297- خدایا مرا ببخش که : ادّعای ایمان داشتم ولی وفاداری نکردم.
298- خدایا مرا ببخش که : به خاطر دوری تو به کمال نرسیدم.
299- خدایا مرا ببخش که : در وظایف دینی خود سهل انگاری کردم.
300- خدایا مرا ببخش که : از فرامین تو سرکشی کردم.
وباز هم مرا ببخش ، صدها مرتبه دیگربرای هزاران کار کرده و نکرده که فقط تو غفار الذنوبی و تو الرحم الراحمینی!
بار الها! حاشا به کرمت اگر لطف و عنایت و حضور معرفتت را از من دریغ فرمایی و امیدم را ناامید گردانی!
خدایا! مگر تو پناه بی پناهان و چاره ساز بیچارگان و فریادرس درماندگان نیستی؟
مگر تو خدایی نیستی که درگاهت به روی هر کسی که هیچ دری به رویش باز نیست، باز است؟ پس مرا ببخش که همه امیدم به لطف و کرم توست.
خدایا! من بنده ی تکوینی تو هستم به لطف خود مرابنده ی عقلی وشریعت خود قرارداد.
خدایا! من مشتاق ارتباط ومؤانست با تو هستم مرا در جوار محبت خود هم کلام کن.
خدایا ! مرا به بارگاه قدسی خود اجازت فرما تا سفره دل زندگی ام را بگشایم.
خدایا! تو را به مهربانی و شفقت شناخته ام، مرا در سایه عنایت خود مستفیض فرما.
خدایا! این تو بودی که در همه حال مرا از محنت و بیچارگی نجات دادی،پس به لطف خود سلامتی،آبرومندی،افتخار وسربلندی دنیا و آخرت را نصیبم کن.
آمین یا رب العالمین
سید محمد شجاعی (سید پردیس)